واکنش مثبت و منفی رقبای بنیصدر پس از پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری / فروهر، سامی، قطبزاده، حسن حبیبی و دریادار مدنی چه گفتند؟
پس از پیروزی قطعی بنیصدر در نخستین دور انتخابات ریاستجمهوری که روز پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ برگزار شد، خبرنگار کیهان به سراغ رقبای انتخاباتی او رفت و سه پرسش را در این باره با آنان مطرح کرد. پرسشها عبارت بودند از: ۱- نظر شما دربارهی نحوهی برگزاری انتخابات چگونه بود؟ ۲- از رئیسجمهور آینده چه انتظاری دارید؟ ۳- اگر از شما برای قبول پست نخستوزیری یا شرکت در کابینه دعوت شود میپذیرید یا نه؟
از میان رقبای بنیصدر صادق قطبزاده در تماس تلفنی خبرنگار کیهان حاضر به گفتوگو و پاسخ به هیچکدام از پرسشها نشد. داریوش فروهر نیز فردای برگزاری انتخابات و پس از شمارش اولیهی آرا ضمن گفتوگویی با خبرنگار کیهان اعلام کرده بود که پیروزی بنیصدر در این انتخابات چشمگیر بوده است. وی همچنین نخستین فردی بود که پیش از اعلام رسمی ریاستجمهوری تلگرام تبریکی به وی ارسال داشت و تلویحا همکاری خود را نیز اعلام کرد. اما در ادامه پاسخ دیگر رقبای بنیصدر را به نقل از کیهان مورخ ۷ بهمن ۵۸ به پرسشهای بالا میخوانید:
صادق طباطبایی: وزارت کشور کار خود را خوب انجام داده ولی...
در برگزاری انتخابات آن قسمت که جنبهی تشکیلاتی داشته وزارت کشور کار خود را خوب انجام داده است ولی ما گزارشهای فراوانی از نقاط مختلف کشور به هنگام رایگیری خصوصا در مورد افراد فاقد سواد و نیز به هنگام شمارش آرا داریم که البته همهی این موارد را مستند به وزارت کشور اطلاع دادهایم.
انتظار همهی ما از کسی که زمام امور ایران را در دست میگیرد این است که متکی به فرهنگ و اخلاق اسلامی با فرهنگ و اخلاق غیراسلامی حاکم بر بخش عظیمی از جامعه مبارزه کند و زمینهی تفاهم و توافق برای همهی گروههای اجتماعی را فراهم سازد و باید بیشتر به عمل بپردازد تا به شعار.
[در مورد احتمال دعوتش برای احراز مقام نخستوزیری و یا عضویت در کابینهی آینده:] این مسئله بستگی دارد به نظر کسی که زمام امور را در دست میگیرد.
حسن حبیبی: برخی اعمال خلاف قانون به اطلاع رسیده است
در مجموع تا آنجا که من اطلاع دارم بد نبوده، اما درگوشه و کنار از برخی به اصطلاح بیرویهگیها و اعمال خلاف قانون نیز اطلاعاتی رسیده است.
طبیعی است که انتظاری که همهی مردم دارند این است که مملکت از وضع نابسامان فعلی درآید. بیکاری رفع بشود و از لحاظ اقتصادی و کشاورزی، کشور بازسازی شود و همانطور که همه انتظار دارند یک انقلاب واقعی فرهنگی نیز رخ دهد. طبیعی است که در این زمینه رئیسجمهور نقشی اساسی دارد که هماهنگکنندهی امور است و مهمتر اینکه باید برنامههایی را عرضه کند که امکانات کافی برای اجرای امور را داشته باشد. یعنی در واقع رئیسجمهور نباید بگوید که برنامهها درست انجام نیافته، بلکه باید شرایط را طوری فراهم کند که برنامهها درست انجام گیرد.
همانطوری که خود آقای بنیصدر گفتند مجلس باید تشکیل شود و بر اساس برنامهای که مجلس دارد و قبولی که نخستوزیر از آن برنامه میکند و نظر موافق رئیسجمهور با اجرای این برنامه نخستوزیر تعیین میشود. نخستوزیر مجری برنامهای است که مورد تایید مجلس است و همانطور که قبلا گفتم در انتخاب نخستوزیر، رئیسجمهور کاملا برنامهای را که مورد تایید مجلس است باید در نظر داشته باشد وگرنه قدرت دوقطبی خواهد شد و با توجه به این مطلب اظهار نظر در مورد انتخاب نخستوزیر تا مشخص شدن رئوس کلی بیمعناست.
مدنی: به هیچ عنوان در کابینه شرکت نمیکنم
مادام که حرکت رئیسجمهوری در مسیر انقلاب اسلامی و خدمت به ملت ایران باشد البته من صادقانه و مخلصانه... یار و مددکارشان خواهم بود و چنانچه جز این باشد وظیفهی شرعی خود میدانم که در برابر آن مقابله و ایستادگی کنم. و احتمالا از هماکنون مقدمات تشکیل حزبی که هم در مسیر خدمت به ملت ایران و هم بر مبنای هدفهای جمهوری اسلامی ملت باشد تدارک میبینم که اینک با دوستان و همفکران مشغول سازماندهی آن هستیم ولی باز متذکر میشوم که در این صورت هم آنجا که سخن از ایران است همانگونه که مکرر اعلام کردهایم همه یکصدا میگوییم ایران و بر این مبنا و این روش و زیر لوای جمهوری اسلامی طی طریق خواهیم کرد. یعنی این پایان مبارزه نیست بلکه آغاز آن است.
من به هیچ عنوان در کابینه شرکت نخواهم کرد و چنانکه قبلا هم گفتهام در خدمت ملت و دولت هستم. من به طور موضعی جدا هستم ولی در خدمت ملت خواهم بود و در این موضع اگر در حرکت و در خدمت رهبر انقلاب باشد باز تاکید میکنم که قاطعانه در خدمت ملت و دولت و در خط رهبری خواهم بود.
کاظم سامی: دخالت غیرمستقیم در انتخابات شده است
این انتخابات از نظر ضریب شرکت مردم ایدهآل و فوقالعاده بود و نشاندهندهی این است که اعتقاد مردم به رهبری همچنان پابرجاست و فقط باید فرصتهایی پیدا شود که این اعتقاد تجربه شود.
[در مورد چگونگی انتخابات] مثلا عدهای فکر میکردند اگر امام در مورد این انتخابات دستور بدهد، استقبال نشود ولی دیدیم که مردم چطور به میدان آمدند و چه استقبالی کردند. استقبال بینظیر مردم مهمترین مشخصهی انتخابات بود.
[دربارهی آزادی شرکت مردم و دخالت یا عدم دخالت مسئولان] از طرف مجریان به آن معنا دخالت مستقیم نشده بود، دخالت شده اما دخالت غیرمستقیم مثلا کسانی در اطراف صندوقها ایستاده بودند و رای بهخصوصی را به مردم تلقین میکردند.
آدمی که سواد و فرهنگ کافی ندارد، اگر به او نام کاندیدایی را بگویند، و این شخص فکر کند انتخاب امام همین شخص بهخصوص است، مسلما تحت تاثیر قرار میگیرد، اینجاست که پایین بودن سطح فرهنگ و آگاهی سیاسی عدهای سبب شد که مردم به یکی از این دو جهت نتوانند رای قطعی خود را داشته باشند: اول نقش تبلیغات، زیرا گروههایی که تبلیغات ضعیف داشتند از این تاثیر به دور ماندند. دوم اینکه اعتقاد به امام و روحانیت سبب شد هرکس به شکلی از این تاثیر و نفوذ استفاده کند.
مثلا اگر کسانی به طور مستقیم در انتخابات دخالت نکردند، در عوض آنها از اینکه دختر و نوهی امام به چه کسی رای میدهد، استفاده کرده و این موضوع ملاک شده بود و اینطور غیرمستقیم مفهوم شده بود که این مطلب ممکن است رای امام باشد. عدهای از این مسئله استفاده کردند و این شایستهی اخلاق اسلامی نیست. مثلا آنها دقت کردند که دختر، پسر و یا فامیل طالقانی به چه کسی رای میدهد و از این مسئله استفاده کردند. کسانی با وجود این مسائل رای دادند، به عملکرد آدمها توجه نکردند و گروهی خود را بدین صورت به امام و یا علما منتسب کردند. مثلا در یک شهرستان روی پوستری نوشته بودند که وظیفهی شرعی شما این است که به فلانی رای بدهید و این برای ملت انقلابی ایران درست نیست. ما از این مسائل استفاده نکردیم تا متکی به خودمان باشیم.
[در پاسخ به این سوال که توقع شما از رئیسجمهور آیندهی ایران چیست:] بر اساس آنچه که من و همفکرانم در «جاما»۱ فکر میکنیم توقع این است که انقلاب روی خط مکتبی خود جلو برود. یعنی اگر صحبت از مبارزه با نهادهای به ارث رسیده از سیستم گذشته میشود، جایش را باید نهادهای مکتبی بگیرد. مثلا اگر میگوییم سیستم سرمایهداری اقتصاد ما را ناسالم کرده، در اقتصاد آیندهی کشور ما بتوانیم مبانی اقتصاد اسلامی را ببینیم. یا اگر صحبت از واژگونی روشهای استبدادی میشود، ما در آینده شاهد آزادیهایی که مکتب به آنها اعتقاد دارد، مثل آزادی عقیده و بیان باشیم. یا اگر صحبت از این است که از مستضعفین دفاع کنیم باید روشی که مستضعفین را بر سرنوشت خود حاکم میکند به چشم ببینیم یعنی مردم ببینند که با نظام شورایی بر سرنوشتشان حاکم شدهاند. این آرزوی ماست. آینده نشان خواهد داد که چقدر در جهت اجرای این مبانی مکتبی انقلاب عمل میشود و در واقع به آن تکیه میشود. آنچه که ما فکر میکنیم استقرار حکومت اسلامی و رفتن به سوی جامعهی قسط است.
... اگر اکثریت کسی یا روشی را تایید کند، حتی اگر ما در اقلیت باشیم، با حفظ نقطهنظرهایمان همکاری صمیمانه خواهیم کرد. چون آن چیزی که برای ما مهم است، تداوم انقلاب و استقرار یک نظام اسلامی و مکتبی است.
طبیعتا ما از انقلاب و مبارزه قهر نخواهیم کرد. اما چون داوطلب نخستوزیری و یا هر پست و مقام دیگری نیستم چشم به چنین چیزهایی ندوختهایم.
از آنجا که من به انتخابات آینده امید بستهام، نه رئیسجمهوری، بلکه هر انتخابی که مردم در آن شرکت دارند، آرزو میکنم مردم بیشتر به گذشته و عملکرد نامزدها و به برنامههای آنها توجه کنند و کمتر به تبلیغات، آن هم به شیوهی غربی توجه کنند. برای اینکه مردم این شناخت را بتوانند پیدا کنند امید من این است که وسایل ارتباط جمعی بهخصوص رادیو تلویزیون سهمشان را در آموزش سیاسی مردم در این فاصلهای که تا انتخابات مجلس شورای ملی باقی است بتوانند ایفا کنند، چون تنها راه نجات ما این است که به مردم آموزش بدهیم تا آنان بر اساس شناختهای واقعی رای بدهند، نه اینکه تحت تاثیر تبلیغات قرار بگیرند.
پینوشت
۱- حزب سیاسی اسلامگرا و سوسیالیست. این حزب در سال ۱۳۴۲ به رهبری کاظم سامی برای مبارزه با حکومت پهلوی تأسیس و بنیان آن از انشعاب گروهی از اعضای حزب «مردم ایران» گذاشته شد. سامی و همفکرانش به جناح رادیکال حزب مردم (از حزبهای عضو جبهه ملی ایران) تعلق داشتند که از نهضت خداپرستان سوسیالیست به حزب مردم ایران پیوسته بودند و اختلاف آنها با بقیهی اعضای حزب مردم این بود که معتقد به مبارزه قهرآمیز برای سرنگونی حکومت پهلوی بودند. - ویکیپدیا